مسعود سلطانی | شهرآرانیوز؛ «برآوردها نشان دهنده آن است که به طور متوسط در دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۳۳درصد از جمعیت کشور زیر خط چندبعدی فقر قرار گرفته اند و خط فقر از ۹۵۰هزار تومان در سال۱۳۹۰ به ۱۰میلیون تومان در سال۱۳۹۹ رسیده است.». این سخنان، بخشی از مطالبی بود که مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی (ره)، در هفته گذشته اعلام کرد.
تا قبل از اظهارنظر رئیس کمیته امداد، صحبت از خط فقر ۱۰ میلیون تومانی، بیشتر در مجامع کارگری مطرح بود و از دهان فعالان صنفی بیرون میآمد. این آمار نیز نخستین بار مهر سال گذشته و از زبان حمیدرضا امام قلی تبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور، شنیده شد. او آن زمان اعلام کرد که کارگران توان خرید لوازم آموزشی ازجمله گوشی تلفن همراه را برای فرزندانشان ندارند و از این رو هیچ بعید نیست که فرزندان جامعه کارگری از تحصیل انصراف دهند.
اکنون، اما نگرانیها درباره وضعیت درآمد جامعه بازنشستگان حداقلی بگیر است. رئیس کمیته امداد امام (ره) درحالی خط فقر را ۱۰ میلیون تومان اعلام کرده است که حقوق بازنشستگان حداقلی بگیر که ۶۵ تا ۷۰ درصد بازنشستگان جامعه را تشکیل میدهند، حدود ۴ میلیون تومان است و این اقشار با مشکلات شدید معیشتی دست وپنجه نرم میکنند؛ افرادی که اغلب پا به سن گذاشته اند و سهم هزینههای درمانی شان نیز رو به فزونی است.
در همین راستا آیت نیافر، فعال مستقل صنفی بازنشستگان کارگری، درباره وضعیت ناگوار معیشتی اقشار بازنشسته به ایلنا گفت: پنج ماه از سال میگذرد؛ افزایش ناچیز حقوق به همراه متناسب سازی ناقص و ناکارآمد، مانند یخی دربرابر فضای بسیار داغ گرانی و تورم روزافزون آب میشود. حقوق ما بیش از یک هفته تا ۱۰روز دوام نمیآورد. گرانی متوالی و پی درپی تمامی کالاها ازجمله «نان»، کالای راهبردی سفره ما بازنشستگان حداقلی بگیر، زندگی را بسیار سخت و تحمل ناپذیر کرده است.
پیش از این نیز رئیس اتاق بازرگانی تهران اعلام کرده بود که ۶ دهک جامعه زیر خط فقر قرار دارند. ظاهر امر این است که انتظار داشته باشیم ۶دهک جامعه شامل ۶۰درصد جمعیت کشور باشند، اما واقعیت این است که دهک بندی جامعه براساس میزان درآمد صورت میگیرد و به تعبیر دقیق تر، ۶دهک درآمدی با کمترین درآمد، زیر خط فقر هستند.
نکته تاسف برانگیز این است که جمعیت ساکن در این ۶دهک درآمدی بیش از ۶۰درصد از جمعیت کشور را شامل میشود. براساس آمارهای اعلام شده ازسوی مرکز آمار ایران، در سال ۸۸ جمعیت ۶دهک پایینی جامعه حدود ۴۹میلیون نفر بوده است. با احتساب رشد جمعیتی رخ داده در این سالها میتوان برآورد کرد که جمعیت ۶دهک کم درآمد جامعه حدود ۵۶میلیون نفر است.
از سوی دیگر، دولت در طرح کمک معیشتی به طور رسمی اعلام کرد که براساس آمار ها، ۱۸میلیون خانوار ایرانی یعنی حدود ۶۰میلیون نفر نیازمند دریافت این کمکها هستند.
براساس آخرین برآوردهای صورت گرفته در سال۱۳۹۸، دست کم ۶۰درصد خانوارهای دهک اول درآمدی و ۸۳درصد خانوارهای دهک دوم درآمدی زیرپوشش هیچ کدام از نهادهای رسمی نبودند. از سوی دیگر، برنامههای حمایتی دولت از اقشار آسیب پذیر و کم درآمد، بیشتر معطوف به منابع اطلاعاتی نهادهایی همچون کمیته امداد، بهزیستی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است؛ اطلاعاتی که بارها معلوم شده است دقت کافی را ندارد. کما اینکه گزارش «یارانههای پیداوپنهان» که سازمان برنامه وبودجه کشور منتشر کرد، حکایت از آن داشت که نزدیک به ۶۰درصد کم درآمدترین خانوارهای ایرانی زیرپوشش هیچ کدام از سازمانهای حمایتی نیستند و مستمری دریافت نمیکنند.
این گزارش تصریح میکند که ۲۲درصد مستمری بگیران کمیته امداد و بهزیستی از دهکهای درآمدی بالا هستند و درواقع هیچ نیازی به این کمکها ندارند، اما از این رانت استفاده میکنند. این آمارها نگرانیهای زیادی را درباره وضعیت اقشار آسیب پذیر ایجاد کرده است؛ نگرانیهایی که اکنون با وجود تورم افسارگسیخته و تبعات اقتصادی شیوع کرونا، نسبت به گذشته بسیار جدیتر شده است.
اگر از بد روزگار شما یک کارگر بازنشسته حداقلی بگیر باشید که در مشهد اجاره نشین است، خوب میدانید که به صورت ماهانه حداقل نیمی از حقوقتان صرف پرداخت اجاره بهای مسکن میشود. اکنون با اجاره ماهانه ۲ میلیون تومانی و ودیعه ۵۰ میلیون تومانی در مشهد، تنها در نقاط اطراف شهر میتوان خانهای ۶۰ تا ۷۰ متری اجاره کرد. همچنین، آمارها نشان میدهد که یک بازنشسته مشهدی باید ماهانه دست کم ۶۰ درصد از درآمد خود را صرف تهیه مواد غذایی کند.
براساس اعلام رسمی مرکز آمار ایران، تورم نقطه به نقطه تیرماه سال گذشته ۷/۴۳ درصد بوده است. یعنی یک بازنشسته برای خرید کالا و هزینه خدماتی که تیرماه سال گذشته دریافت میکرد، امسال باید ۷/۴۳ درصد بیشتر هزینه کند، درحالی که میزان افزایش حقوق بازنشستگان حداقلی بگیر تامین اجتماعی در سال جدید، تنها ۳۹ درصد بوده است.
بماند که نرخ تورم اعلامی، میانگینی از افزایش نرخ در سبد کالاها و خدمات متنوع است و چه بسا تأثیر ملموس تورم بر زندگی خانوار شهری در یک سال گذشته به مراتب بیشتر از این باشد.
هم اکنون، نرخ سبد حداقلی بازنشستگان مشهد ۱۰میلیون تومان است، اما دریغ که دستمزد بیش از ۶۰درصد بازنشستههای مشهدی، حدود ۴میلیون تومان است و این یعنی، با هر متر و معیاری که سبد معیشت را محاسبه کنیم و هرقدر هم که خط کش ما ساده گیر باشد، حداقل دستمزد به زحمت، نیمی از هزینههای زندگی را پوشش میدهد!